دانلود آهنگ جدید مسعود امامی به نام خدا دوستم داشت با بالا ترین کیفیت
ترانه : مسعود امامی ، آهنگ : حامد حسینی
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا(ع)
یا مولا!در سرزمین من تو را غریب می نامند، می دانم که در مهمان نوازی برتو جفا رفت در حالی که خود صاحبخانه بودی...-یا مولا! چگونه تو را غریب بدانم در حالی که تو میزبان من هستی، میزبان غم و غصه هایم، میزبان دلتنگی هایم، میزبان گریه هایم. نه تنها میزبان من که میزبان هزاران قدم و دلی که به شوق دیدارت به سرزمینت رهسپار شدند.-یا مولا! می دانم غربت تو از بدی مهمان نوازی ما بود. ولی اکنون بدان، که من غریب آستان غربت تو هستم و دست توسلم را به سوی_غربت کشیده ی روزگار_ دراز کرده ام، ای امام خوبی ها. حال که غریبانه به آستانت روی آورده ام، دستم را بگیر که تو غریب القربایی ای ضامن آهو. -یا مولای من! با چشمانی قرض گرفته از آهو به آستانت گریانم، به دستان پر مهرت نظاره می کنم، این مهمان متوسل شده ات را دریاب ای ضامن آهو.-یا مولای من! دستانم را برضریحت دخیل کرده ام، و نیازمند جرعه از آب سقاخانه ات هستم که عطر حضور تو را همراه دارد.
-یا مولای من! خوشا به حال کبوتران حرمت که هر ثانیه گرداگرد تو طواف می کنند و از آسمان پاک تو سیراب می شوند. مرا همچون آنان سیراب معرفتت گردان.-یا مولای من! خوشا به حال صدف صحن دل انگیزت که تو را همچون دُرّی در برگرفته، ای جواهر کوه های بسیار دور، نوری از خود نصیب من گردان. -یا مولای من! خوشا به حال سنگ فرش حرمت، خوشا به حال آسمان حرمت، خوشا به حال رواق ها و در و دیوار، که هر لحظه با نور وجود تو نورانی می شوند. -ای خورشید! بتاب. این بار بر من بتاب، و من را به گلدسته ها و مناره های صحن اش برسان تا چنگ زنم بر آستانش، چه بسا که این بار می خواهم صدف این مروارید درخشان باشم.
-ای خورشید عالم تاب دنیای کوچک من، درروزهایی که منسوب به سالروز طلوع تو هستند، مرا از نور وجودت بی بهره مگردان.
السلام علیک یاعلیبن موسی الرضا
در خصوص وجه تسمیهی مشهد،دلایل این نامگذاری و چگونگی پیدایش آن
همان گونه که میدانید باید گفت که در فاصله میان نوغان و سناباد،
باغى از آن حمیدبن قحطبه بوده؛ وی فرزند یکى از سرداران سپاه
ابومسلم بود که حکومت توس را در دست گرفت
و در این بوستان سکنى گزید.
ام درخصوص پیشینه بناى کاخ یاد شده، نیز دیدگاههاى گوناگونى وجود دارد؛
برخى آن را به اسکندر، گاه به سلاطین حمیر و گاه
به دوران ساسانیان نسبت میدهند.
حتى برخى بر این باورند که این بنا، به فرمان مامون و پس از
دفن پدرش هارون در باغ حمید و به منظور پاسداشت
یاد و نام وى ساخته شده است. به هر رو،این باغ
به لحاظ موقعیت مکانى همچنین دربرداشتن
امکانات آسایشى در آن دوره،کانون همه تحولات سیاسى توس بوده است.
امام رضا علیه السلام نیز در سفر خود از مدینه و پیش از رسیدن به مرو و
گرفتن حکم ولایتعهدى، در آن اقامت کردهاند.
دل كندن امام(ع) از مدينه خيلي سخت بود. حتي اگر يك بار در طول زندگيت مسافر سرزمين غريب شده باشي، بايد اين حس را بفهمي؛ مثل يوسف كه از مدينه تا مرو مصر غريبه بود و با آن همه ثروت و جلال و شوكت، دلش ميخواست به كنعان برگردد.
امام رضا(ع) در حالي با مسجد پيامبر خداحافظي ميكرد كه ميدانست بازگشتي ندارد. شيخ صدوق در عيون اخبار الرضا(ع) به سند خود از محول بجستاني نقل كرده است كه امام رضا(ع) با پيامبر(ص) خداحافظي كرد، اما هر بار به سمت قبر بر ميگشت و صدايش با گريه بلند ميشد. به امام نزديك شدم و به او تبريك گفتم. امام فرمود: من را رها كن! من از جوار جدم محمد صلي الله عليه و آله و سلم بيرون ميشوم و در «غربت» ميميرم. آنچه امروز براي همه ما روشن است. ابتدا و انتهاي سفر امام رضا(ع) است، اما اينكه امام در حد فاصل اين دو نقطه، دقيقاً از چه مسيرهايي عبور كرده، كاملاً مشخص نيست و در آن اختلاف وجود دارد. تعيين خط سير دقيق امام رضا(ع) به واسطه گزارشهاي متعدد و گاه متناقض منابع، دشوار است.
* برای خواندن متن کامل به ادامه مطلب مراجعه نمایید. *
یک صحن کبوتر
خسته از راه ، ميان ماشين
در کنار پدرم خوابيدم
پلک هايم که به هم افتادند
خواب يک صحن کبوتر ديدم
صبح، وقتي که دو چشمم وا شد
شادمان مثل گلي خنديدم
آخر از پنجره ي توي اتاق
گنبد زرد رضا را ديدم
دل من، مثل کبوتر، پر زد
رفت و بر شانه ي گلدسته نشست
اشک در چشمه ي چشمم جوشيد
بغضم آيينه شد، اما نشکست
پدر آماده شد از من پرسيد:
دوست داري که تو را هم ببرم؟
گفتم: آري، ولي آن جا چه کنم؟
مادرم گفت: زيارت، پسرم!
گرچه زود آمده بوديم، ولي
در حرم، جاي نشستن کم بود
هر کسي با او، چيزي مي گفت
گوييا با همه کس محرم بود
هر کجا رفتيم، آن جا پُر بود
پُر ز نجواي دل و دست دعا
يک طرف قصه ي پر غصه ي درد
يک طرف ذکر « غريب الغربا »
در رواق حرم پر نورش
کاش دست دل من، رو مي شد
مي شدم من، آن آهوي غريب
باز او ضامن آهو مي شد ...
جواد محقق
دلبری دارم که از صاحب دلان دل میبرد
غمزه ای مشکل گشا دارد که مشکل میبرد
گر نقاب از چهره گیرد آن نگار نازنین
پرتو رخساره اش دلهای مایل میبرد.
میلاد امام رضا مبارک باد
بسم الله الرحمن الرحیم
مناظره امام رضا(علیه السلام) با اهل کتاب و مستندات آن در کتاب مقدس
مقدمه بر اساس آموزه های شیعی، امام(علیه السلام) باید داناترین فرد جامعه اسلامی باشد تا بتواند از عهده پاسخ گوئی به همه پرسش ها و چالش های مربوط به اسلام و جامعه اسلامی بر آید. از این رو گستره دانائی او، افزون بر قرآن و سنت، حوزه های دیگری از جمله کتاب های مقدسی مانند تورات ، انجیل و زبور را نیز در بر می گیرد. مناظرات نغز امام رضا(علیه السلام) با دو تن از دانشمندان یهودی و مسیحی شاهد گویای این مدعاست. آن حضرت در باره موضوعاتی چون اثبات نبوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) ، نقد الوهیت حضرت عیسی(علیه السلام) و نفی این همانی اناجیل کنونی و انجیل اصلی به کتاب مقدس خود یهود و مسیحیان استناد کرده است. در این نوشتار، مناظرات یاد شده، با متن کتاب مقدسِ موجود، تطبیق و مستند سازی شده است. این موضوع که به رغم اهمیت شایان توجه آن، تاکنون به صورت مستقل و تطبیقی بررسی نشده است، می تواند شیوه ها و الگوهای مناسب برای پاسخ گوئی به پرسش ها و چالش های پیش روی اسلام و گفت و گو با پیروان دیگر ادیان و فرق دینی را در اختیار ما قرار دهد.
شخصیت ملکوتی و شامخ علمی و زهد و اخلاق حضرت رضا علیه السلام و ا عتقاد شیعیان به او سبب شد که نه تنها در مدینه بلکه در سراسر دنیای اسلام به عنوان بزرگترین و محبوبترین فرد خاندان رسول اکرم صلی الله علیه و آله مورد قبول عامه باشد و مسلمانان او را بزرگترین پیشوای دین بشناسند و نامش را با صلوات و تقدیس ببرند. چونان نیاکان وارسته اش، از مقام علمی والایی برخودار بود، تا آن جا که وی را عالم آل محمد لقب داده اند. بیست و چند سال بیش نداشت که در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله به فتوی می نشست. علمش بی کران و رفتارش پیامبر گونه و حلم و رأفت و احسانش شامل خاص و عام می گردید. کسی را با عمل و سخن خود نمی آزرد، تا حرف مخاطب تمام نمی شد سخنش را قطع نمی کرد. هیچ حاجتمندی ر ا مأیوس باز نمی گرداند. در حضور مهمان به پشتی تکیه نمی داد و پای خود را دراز نمی کرد. هرگز به غلامان و خدمه دشنام نداد و با آنان می نشست و غذا می خورد. شبها کم می خوابید و قرآن بسیار می خواند. اکثر شبهایش را از سر شب تا صبح بیدار بود . شبهای تاریک در مدینه می گشت و مستمندان را کمک می کرد. در تابستان بر حصیر و در زمستان بر پلاس زندگی می کرد. نظافت را در هر حال رعایت می فرمود و عطر و بخور بسیار به کار می برد. عادتا جامه ارزان و خشن می پوشید ولی در مجالس و برای ملاقاتها و پذیرائی ها لباس فاخر در بر می کرد. غذا را اندک می خورد و سفره اش رنگین نبود. در هر فرصت مقتضی، مردم را به وظائف خود آگاه می کرد.
شیخ صدوق در روایتی آوردهاست: عادت رضا بر آن بود که شبها کم میخوابید و غالب اوقات خود را به عبادت میگذراند و در یک شبانه روز، هزار رکعت نماز میخواند و روزه بسیار میگرفت و به روزه سه روز هر ماه(یعنی پنج شنبه اول ماه و پنج شنبه آخر ماه و چهارشنبه میان ماه) مداومت داشت و میفرمود:
روزه این سه روز (یعنی پنج شنبه اول ماه و پنج شنبه آخر ماه و چهارشنبه میانماه) برابر روزه دهر است.
او بسیار احسان میکرد و صدقه پنهانی میداد و بیشتر صدقات او در شبهای تار بود. رضا شبها که در بستر میخوابید تلاوت قرآن بسیار مینمود و هر گاه به آیهای میرسید که در آن یادی از بهشت و یا آتش شده بود گریه میکرد و از حق تعالی بهشت را طلب میکرد و از آتش پناه میجست. او در هر سه روز، قرآن را ختم میکرد و میفرمود:
اگر بخواهم میتوانم در کمتر از سه روز قرآن را ختم کنم ولی هرگز از آیهاینمیگذرم، مگر آنکه در آن تفکر میکنم که در چه مورد و به چه هنگام نازلگشتهاست.
یکی از یاران و راویان رضا که نامش ابراهیم بن عباس است میگوید:
تمام سخنان رضا و پاسخهایی که به اشخاص میداد و مثالهایی که میفرمود، همهآنها، بر گرفته از آیات قرآن بود
امام عليه السّلام در برخورد با مردمان چهره راستين اسلام را ترسيم مى كرد، آن هم در عصرى كه جلال و شكوه پوشالين دستگاه خلافت از اين آيين، سيمايى ديگر ارائه مى داشت.
نخستين نكته اين كه او ديگران را هم داراى ارزش انسانى مى دانست و از اين ديدگاه با آنان برخورد مى كرد. ابراهيم بن عبّاس مى گويد: «هيچ نشنيدم و نديدم كسى برتر از ابوالحسن رضا عليه السّلام باشد. بر هيچ كس به سخن خويش بى مهرى و ستم روانداشت، سخن هيچ كس را نبريد، هيچ نيازمندى را بى پاسخ نگذاشت، پاى خود در حضور هيچ كس دراز نكرد، در پيش هيچ كس لم نداد، هرگز غلامان و وابستگان خويش را ناسزا نگفت، به گاه خنده قهقهه نزد، بر سفره غلامان و وابستگان خود مى نشست، بسيار در پنهان صدقه مى داد و به ديگران كمك مى كرد.»
او حتى در برخورد با غلامان و خادمان هرگز حاضر نبود كرامت انسانى آنان را ناديده بگيرد و چيزى از حقوق آنان فرو گذارد. او حتّى در ريزترين نكته ها اين كرامت را پاس مى داشت.
ياسر خادم آن حضرت مى گويد: امام رضا عليه السّلام به ما فرمود: «اگر بر بالاى سر شما ايستادم و در حال غذا خوردن بوديد بلند نشويد تا غذا خوردن را به پايان بريد». گاه يكى از ما را مى خواست و چون به او مى گفتند در حال غذا خوردن است مى فرمود: «بگذاريد تا غذايش را بخورد.»
او هيچ اندرز گونه اى را كه با اصل كرامت انسان ناسازگار باشد نمى پذيرفت و همچنان بسادگى و دورى از تكلّف در برخورد با ديگران ادامه مى داد.
يكى از مردمان بلخ مى گويد: «در سفر امام به خراسان همراه او بودم. روزى سفره غذايى طلبيد و همه خدمتكاران و غلامان را بر سر آن سفره گرد آورد. گفتم: جانم به فدايت، خوب بود براى اينها سفره اى جداگانه مى گستردى ! امام فرمود: «خاموش! كه خدا يكى است، پدر و مادر در همه ما يكى است و پاداش هر كس نيز به كردارهاى اوست.»
او هرگز از برآوردن نياز ديگران روى برنتافت و چونان كه شيوه اين خاندان و سرشت امامان است گشاده دستى و بزرگوارى را به غايت مى رساند، و البته از آن پرهيز داشت كه در برابر دادن چيزى به ديگران و برآوردن كارى براى آنان كرامت انسانى را از ايشان بستاند
یه خاطره از اینجا مشهد است
ما ظهر شنبه بعد از ۲۴ ساعت نشستن توی اتوبوس رسیدیم مشهد.
دیشب هم شب تا نماز صبح توی حرم بودیم.جای همه تون خالی بود، توی صحن انقلاب، روبروی گنبد طلایی امام رضا و سقاخونه و پنجره فولادی نشسته بودیم.همه اونایی که التماس دعا گفته بودن و نگفته بودن رو دعا کردم.
دیشب کلی هم فکر کردم، آخه منی که این همه گناه کردم و سرتاپام گناهه و سیاه، واقعا چرا من ، من اینجا چیکار می کنم.... به خودم گفتم این همه آدم از من خواستن که براشون دعا کنم ، اما آخه اصلا دعای آدمی مث من قبوله؟....برای خودم فقط و فقط یه چیز خواستم....نمی دونم دیگه چی بگم، من هم از شما می خوام که برای من دعا کنید که خدا و امام هم صدای منو بشنون و منو ببخشن....فقط همین....
الف: ضرورت
در اين باره بايد از دو زاويه به موضوع نگريست:
زاويه نخست، به خداوند متعال بستگى دارد و آن اين است كه امامت لطفى است كه پروردگار آن را بر خود فرض فرموده و ممكن نيست كه خداى رئوف و مهربان انسان را بيافريند و او را بدون راهنما و رهبر، به خود واگذارد و پيامبر و امامى را براى نشان دادن راه درست به مردم معرفى نكند.
عالمان مى گويند: همان گونه كه خدا را بايد به عدالت خواند و ستود، بايد او را به لطف نيز توصيف كرد ... آن گاه در بيان معنى لطف مى گويند: لطف الهى فراهم ساختن بستر هدايت و زمينه سازى براى نزديكى بندگان به عبادت و دورى از گناه است. از آن جا كه اگر اين زمينه گسترده نشود و اين پيش نياز فراهم نيايد، انسان مى تواند براى راه نيافتن خود دليل آورد، پس خدا براى آن كه اين حجّت را از مردم بگيرد، بايد به راهنمايى بشر بپردازد.
بدين ترتيب، امامت يكى از ضرورتهاى هدايت مردم و يارى آنان تا رسيدن به فرمانبرى از خداى متعال است. اين استدلال در بيان عالمان به قاعده لطف شهرت يافته و پيرامون آن سخنهاى بسيارى گفته شده است.
زاويه دوم، به مردم بستگى دارد، زيرا آنان جز با وجود رهبر نمى توانند به رستگارى رسند و ناگزير از وجود امامى هستند كه راه راست را به آنان نشان دهد و كژراهه ها و ناراستى ها را به آنان بشناساند و ايشان را از بيراهه ها بازدارد.
امام صادق عليه السلام فرمود: همواره در زمين حجّتى از جانب خدا هست كه حلال و حرام را بشناساند و مردم را به راه خدا بخواند.
ب: سنّت پيامبران
جست و جوى تاريخ پيامبران نشان مى دهد كه هيچ يك از آن راهنمايان، از دنيا نرفتند، مگر آن كه جانشينى را براى خويش معرّفى كردند تا پس از ايشان، پيام و رسالت آنان استمرار يابد. اين سنّت تا خاتم پيامبران صلوات الله عليه نيز ادامه يافته و آن حضرت براى راهنمايى مردم پس از خود، امام على بن ابى طالب عليه السلام را به نصّ صريح معرّفى فرموده و مردم را به فرمانبرى از وى رهنمون شده اند.
عقل نيز بر درستى و صحّت اين امر گواهى مى دهد و تأييد مى كند كه هر كس تلاشى و كوششى را به كار بست تا فكر و انديشه اى را در ميان مردم رواج دهد و آنان را به راهى هدايت نمايد، براى آينده نيز برنامه ريزى كند و كسى را براى ادامه راهى كه آغاز كرده است، به مردم معرفى نمايد تا پس از او، عهده دار راهنمايى مردم و تداوم انديشه هاى وى و تفسير درست آرا و افكار او باشد و آرمانهاى او را تا مرز تحقق كامل پياده دنبال كند.
ج: كرامات
همان گونه كه معجزات رسولان و پيامبران يكى از دلايل صحّت ادعاى ايشان است، مناقب و كرامات امامان نيز دليل روشنى بر درستى راهى است كه آنان مردم را بدان فرا مى خوانند. داستان زندگى امام شيعه عليهم السلام، سرشار از اين كرامات است، مناقبى كه حتّى پس از شهادت نيز ادامه يافته و اينك مزار و بارگاه ايشان، محلّ رخدادهاى خارق العاده اى است كه حكايتهاى فراوان آن در جاى خود آمده است.
2 ـ ابوهاشم جعٿرى گويد: از امام جواد(ع) شنيدم كه ٿرمود: ميان دو كوه طوس، پاره اى است كه آن را از بهشت ستانده اند، هر كه بدان جا درآيد، روز رستاخيز از آتش ايمن خواهد ماند. عيون اخبارالرضا(ع) 2:256
3 ـ حسين بن زيد گويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه مى ٿرمود: مردى از نسل ٿرزندم موسى ، قيام خواهد كرد كه همنام اميرالمؤمنين(ع) است و در سرزمين طوس كه در خراسان است، دٿن خواهد شد... او در همان جا با زهر كشته مى شود و غريبانه به خاكش مى سپارند. هر كه او را با معرٿت زيارت كند، خداوند او را همسان كسانى كه پيش از پيروزى ، بخشش و پيكار كرده باشند، پاداش خواهد داد. عيون اخبارالرضا(ع) 2:255؛ امالى صدوق 118.
4 ـ بزنطى گويد: از امام رضا(ع) شنيدم كه ٿرمود: هر يك از دوستان من كه عارٿانه به ديدار من آيد، من خود در روز رستاخيز از او شٿاعت كنم. امالى صدوق 119.
5 ـ امام رضا(ع) ٿرمود: هر كس كه دورى سٿر را بر خود بپذيرد و به زيارت من آيد، من در روز قيامت در سه جايگاه به نزد او خواهم شتاٿت تا او را از تنگنا به در آورم: آن جايى كه نامه اعمال دست به دست مى شود، در صراط، و هنگام سنجش اعمال. خصال 1:109؛ امالى صدوق 121.
6 ـ هروى گويد: امام رضا(ع) وارد بارگاهى شد كه هارون را آن جا در خاك نهاده بودند، در كنار گور او با دست خويش خطى بر زمين كشيد و ٿرمود: اين تربت من است كه در آن دٿن مى شوم و خدا اين جا را محل آمدوشد پيروان و دوستداران من خواهد ساخت. هر زائرى كه به ديدار من آيد و هر مسلمانى كه بر من سلام دهد، با شٿاعت ما اهل بيت، بخشش و رحمت خداوندى را از آن خود خواهد كرد. عيون اخبارالرضا(ع) 2:136.
7 ـ عبدالعظيم حسنى گويد: به امام جواد(ع) عرض كردم: من ميان زيارت قبر جدّتان امام حسين(ع) و زيارت بارگاه پدرتان در طوس حيران مانده ام، شما چه مى گوييد؟ ٿرمود: اندكى درنگ كن! سپس به خانه رٿت و در حالى كه گونه هايش آغشته به اشك بود، بيرون آمد و ٿرمود: زائران بارگاه امام حسين(ع) ٿراوان اند و زائران قبر پدرم در طوس اندك. عيون اخبارالرضا 2:256.
8 ـ صقر بن دلٿ گويد: از سرورم امام هادى (ع) شنيدم كه ٿرمود: هر كه به درگاه خداوند نيازى دارد، قبر جدّم امام رضا(ع) در طوس را بدين سان زيارت نمايد كه نخست غسل كند، در بالاسر دو ركعت نماز بگزارد و در قنوت حاجت خويش را بر زبان آورد... اگر در خواسته اش معصيت يا بريدن از خويشان نباشد، مستجاب خواهد شد؛ زيرا جاى قبر آن حضرت پاره اى از بهشت است و هر مؤمنى كه آن را زيارت كند، خدا او را از آتش رهايى بخشد و در سراى امنيت جاى دهد. عيون اخبارالرضا(ع) 2:262؛ امالى صدوق ۵۸۸ .
اینها همه در یك كلام یعنی: < بدانید و به خودتان یادآوری كنید كه كجا میروید و چرا میروید و مهمان چه كسی هستید! آگاهی جزء مهم هر حركت و عملی است. انجام دادن كاری تنها از روی عادت و تكرار و تقلید دیگران، هم ممكن است ما را به بیراهه ببرد و هم قسمت مهمی از فواید و آثار آن عملراازما میگیرد. وقتی به حرم میرسید، تامل كنید. ناگهانی و بیمقدمه وارد نشوید. حالت موِدبانه به خود بگیرید، سلام كنید و اجازه بگیرید، چرا كه میخواهید به مكان خاصی وارد شوید. دارید در محضر انسان بزرگواری حاضر میشوید و میخواهید كه این بزرگی و پاكی وی در شما هم تا‡ثیر بگذارد و شما را رشد دهد. پس تفاوت این نقطه زمین را با جاهای دیگرش عمیقا و از بن جان حس كنید.
● جلوگاه رخ او دیده من تنها نیست از همه جای ایران و از برخی كشورهای دیگر برای زیارت امام به مشهد میآیند. در روزهای خاص، به خصوص در مناسبتهای مذهبی، حرم و كل شهر مشهد بسیار پرازدحام و جمعیت فوق العاده متراكم است. اگر تا به حال در این روزها به مشهد رفته باشید، این شلوغی بیش از اندازه را به خوبی حس كردهاید و نیاز به توضیح بیشتر نیست. یك نكته مهم برای كامل شدن زیارت امام، كنار آمدن با این شلوغی است، چرا كه از چند جهت مهم، سفر شما را تحت تاثیر قرار میدهد و نمیگذارد به هدف مورد نظر خود دست پیدا كنید. سال گذشته را به یاد می آورید ؟ اولین موارد وبا از قم گزارش شد. جایی كه مشابه مشهد، شهری زیارتی بوده و هر ساله پذیرای زائران و علم جویان حوزههای دینی است.
جمع شدن گروه زیادی از مردم، به خصوص وقتی از جاهای مختلف آمده باشند، باعث دشوار شدن مهار آلودگیها و كنترل بهداشت میشود. جمع آوری زبالهها و پاكیزه نگه داشتن محیط سختتر میشود و تماس افراد با یكدیگر، از روی اجبار، بیشتر و بیشتر. در چنین فضایی، رعایت كردن توصیههای بهداشتی اهمیت حیاتی دارد وگرنه مجبور خواهیم شد روزهایی را كه برای كسب فیض و سر و سامان دادن امور زندگیمان به واسطه امام اختصاص دادهایم، زیر سرم و یا در حال استفراغ بگذرانیم. البته چند هفته پیش مسئولان استان خراسان رضوی قول سروسامان دادن بر وضعیت بهدشتی و رفاهی زائران مشهد را دادهاند. آنها نهایت سعی خود را خوهند كرد، اما ما هم باید به توصیههای بهداشتی بیشتر توجه كنیم. توصیههای بهداشتی برای پیشگیری از انتقال بیماریهای عفونی، چیزهای عجیب و غریبی نیستند. همانها هستند كه بارها و بارها شنیده ایم. به ویژه در فصل تابستان كه فصل سفر و گرما و وبا محسوب می شود.
▪ قبل از غذا خوردن دستهایتان را با آب و صابون بشویید. با لیوان تمیز آب بخورید و از دستشوییهای بهداشتی استفاده كنید.
▪ زبالهها را در ظروف مخصوص خودشان بریزید.
▪ خرید از دستفروشها را كنار بگذارید و به هیچ عنوان تسلیم وسوسه آب و رنگ یا بوهای اشتها آور آنها نشوید.
▪ آب سالم برای آشامیدن تهیه كنید و به خصوص مراقب یخهای آلوده باشید.
● هوای نفستان را داشته باشید اینها توصیههایی برای پیشگیری از انتقال بیماری ها از راه آب و غذا بود. اما در جایی كه تماسهای نزدیك و محیط های پرتجمع وجود دارد، احتمال انتقال بیماریهای تنفسی مانند آنفلوآنزا وجود دارد. قطرات تنفسی افراد مختلف در فضا معلق شده و به راحتی میتواند باعث آلودگی افراد دیگر شود. متاسفانه راه عملی و موِثری به طور مشخص برای محافظت در برابر این بیماریها در چنین محیطهایی وجود ندارد. شاید مهم ترین اصل آن باشد كه تجمع را كمتر و تهویه را بهتر كنیم.
● اما توصیههای زیر در به حداقل رساندن این احتمال مفیدند:
▪ می توانید از ماسك استفاده كنید یا با دستمال جلوی دهان وبینی خود را بگیرید. راه صد در صد كاملی نیست ولی تا حد زیادی از آلوده شدن شما جلوگیری میكند. گرچه شك دارم بتوانید در آن شلوغی و كمبود هوا برای تنفس، از چنین راه حلی بهره ببرید!
▪ ساعتهای خلوتتر را برای زیارت انتخاب كنید. بعد از نیمه شب و قبل از سحرگاه زمانی است كه اهالی مشهد كمتر به حرم آمدهاند و بنابراین برای زیارت مناسب تر است.
▪ ایمنی بدن ما تحت تاثیر عوامل مختلفی بالا و پایین میشود. البته یكی از راههایی كه جدیدترین تحقیقات نشان میدهد در افزایش ایمنی بدن موِثر است، شركت در مراسم مذهبی و دعا و نیایش است. اما راههای دیگر شامل مصرف مایعات بیشتر، تغذیه كامل وصحیح مثل استفاده از شیر و لبنیات و سبزیجات و میوه تازه ( كه كاملا شسته و تمیز شده یا این كه پخته و یا پوست گرفته شده باشند) و نیز كاهش استرس و مواجهه كمتر با هوای سرد است. به یاد داشته باشید كه برای اغلب آدمها سفر خود به تنهایی یك استرس محسوب میشود. پس با رعایت این موارد میتوانید به خودتان كمك كنید كه كمتر سرما را بخورید و بدن قویتری داشته باشید.
▪ سالمندان و كودكان و كسانی كه بیماریهای مزمن مانند دیابت، قلبی، كلیوی و غیره دارند، دستگاه ایمنی ضعیف تری دارند و در مقابل ویروسها و باكتریهای احتمالی محیط حساسترند. برای زیارت این عده تمهیداتتان را شدت ببخشید.
● قلب های ناراحت همه میخواهند خود را به ضریح طلایی برسانند. صحنها همه شلوغ است و برای گذشتن از بین مردم، حتی در نقاط دورتر از ضریح هم باید مراقب باشی كسی، پایی، بدنی را در حال سجده یا كودكی را سرگرم بازی، لگد نزنی. اما به راستی چقدر وقتی می خواهیم خود را به ضریح طلایی برسانیم، مراقب همدیگر هستیم؟ آیا حواسمان به سالمندان، كودكان و بیماران هست؟ آیا نوبت را رعایت می كنیم؟ آیا سعی میكنیم طوری زیارت خود را تنظیم كنیم كه دیگران هم بتوانند از نزدیك با امام خود راز و نیاز كنند؟ اگر ما باعث زیر پا افتادن و زخمی شدن زائری شویم یا اگر فردی كه بیماری قلبی دارد، از هجوم جمعیت مشتاق، رگهای قلبش بگیرد و نتواند نیاز افزایش یافته او را تامین كند و لحظهای باز ایستد، آیا توانستهایم زیارت كاملی داشته باشیم؟ آیا در این صورت امام رضا ما را طلبیده اند؟
تعیین اجرت
سليمان بن جعفر گويد: براي انجام بعضي از كارها همراه امام رضا عليه السلام بودم تا اين كه خواستم به خانه ام باز گردم . حضرت فرمود: برگرد و با من بيا و امشب را نزد من بمان . من هم برگشتم و به همراه او حركت كرديم تا اينكه وارد منزل شديم .
حضرت نگاهي به غلامان خود كرد كه مشغول گل كاري و ساختن اصطبل بودند و بعضي از آنها كارهاي ديگر انجام مي دادند. در بين آنها غلام سياهي كه غريب بود كار مي كرد. امام عليه السلام به غلامان خود گفت : اين مرد اينجا چه مي كند؟ آنها در جواب گفتند: او به ما كمك مي كند و ما هم چيزي در برابر به او خواهيم داد.
امام عليه السلام فرمود: اجرت او را تعيين كرديد؟ گفتند: نه ما هر چه به او بدهيم راضي است . حضرت به سراغ ايشان رفت تا با تازيانه آنها را كتك بزند و بسيار ناراحت شد كه چرا اجرت او را معين نكرديد؟ سليمان بن جعفر مي گويد: من به امام عليه السلام عرض كردم : چرا شما خود را ناراحت كرده ايد؟
فرمود: من بارها آنها را از اين كار نهي كرده ام كه بايد اجرت هر كس را كه مي خواهند به كار گيرند با او تعيين كنند و اي سيلمان اين را بدان كسي بدون تعيين مزد براي تو كار نمي كند مگر اينكه اگر سه برابر مزد او هم به وي بپردازي باز هم گمان دارد به او كم داده اي ، اما وقتي مزد او را معين كردي و به او پرداختي از تو تشكر مي كند كه به آنچه معين شده عمل كرده اي ، حال اگر كمي بر آن بيفزايي از تو قدرداني مي كند و مي بيند كه تو بر مزد او افزوده اي.
تعداد صفحات : 2