بسم الله الرحمن الرحیم
کمک شبانه و پنهانی
خاندان گرامی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اصل وجود و بخشش بودند. از این رو، به مردم در برطرف ساختن مشکلات آنان توجه و عنایتی خاص داشتند. این عنایت تا بدان اندازه بود که گاهی موارد خود گرسنه می ماندند، اما دیگران را سیر می کردند. نمونه ی آشکار آن را می توان در ذیل سوره ی « هل اتی » به خوبی دریافت.
* الغدیر جلد 3 صفحه ی 107 تا 111 ؛ احقاق الحق جلد 3 صفحه ی 117 تا 175
خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این کارها را برای به دست آوردن شهرت و عنوان در میان مردم انجام نمی دادند، بلکه هدف آن بزرگواران رضایت پروردگار و دوستی و کسب محبوبیت در پیشگاه خداوند بوده است. از این رو، در سوره ی «هل اتی» بدین حقیقت تصریح شده و خداوند در همین راستا در آیه ی 9 سوره ی انسان چنین می فرمایند:
دفاع از مستضعفين
ياسر، خادم مامون گويد: در حضور حضرت رضا (عليه السلام) بوديم ناگهان صداي قفل دربي كه از خانه مامون به خانه حضرت رضا (عليه السلام) باز مي شد به صدا در آمد، امام به حاضران فرمود: متفرق شويد، آنها رفتند، مامون از همان در وارد شد،
امام خواست جلو پاي مامون برخيزد مامون آن حضرت را به رسول خدا (صلي الله عليه وآله) سوگند داد برنخيزد، سپس امام را در آغوش گرفت و بوسيد و كنارش نشست ، و نامه اي در آورد و خواند كه در آن نوشته بود سپاه اسلام قريه هاي كابل را فتح كرده اند... امام به مامون فرمود: از فتح اين قريه ها خوشحال شدي ؟
امام فرمود: اي رئيس ! در مورد امت محمد (صلي الله عليه وآله) و در مورد سلطنتي كه بر آنها داري از خدا بترس و پرهيزكار باش چرا كه تو امور مسلمانان را تباه ساخته اي و شوون آنها را به غير آنها واگذاشته اي كه هر طور خود بخواهند انجام مي دهند، تو اين قريه ها را فتح كرده اي ولي مركز وحي و هجرت (مدينه) را فراموش كرده اي ،
مهاجران و انصار مورد ظلم قرار مي گيرند، يك عمر بر مظلوم مي گذرد و همچنان در سختي بسر مي برد و از تامين زندگي ابتدائي عاجز است و كسي نيست تا شكايت خود را به او بكند و دستش به تو نمي رسد، از خدا بترس ، در مورد شوون مسلمانان ، برو به مدينه خانه نبوت و مركز مهاجران و انصار، آيا نمي داني كه حاكم مسلمانان همچون عمود (ستون) خيمه است كه در وسط خيمه قرار گرفته و هر كس بخواهد دستش به آن مي رسد؟ مامون گفت : چه بايد كرد؟
امام فرمود: به حجاز برو و به شوون مسلمانان برس و مستقيما با مردم آنجا صحبت كن و دردهاي آنها را بشنو و به حوائج آنها رسيدگي كن ، فرداي قيامت خداوند تو را به حساب مي كشد و از تو باز خواست مي كند. مامون تحت تاثير گفتار امام رضا (عليه السلام) قرار گرفت ، اما ذوالرياستين ، مامون را از تصميم خود به رفتن حجاز پشيمان كرد.
نماز امام رضا(علیه السلام)
این نماز شش رکعت است ، در هر رکعت یک مرتبه حمد و بعد از حمد «هَلْ اَتى عَلَى الاِْنْسانِ…» ده مرتبه. سپس دعاى آن حضرت را پس از پایان شش رکعت نماز مى خوانى: (1)
یا صاحِبى فى شِدَّتى، وَ یا وَلِیّى فى نِعْمَتى، وَ یا اِلهى وَ اِلهَ اِبْراهیمَ
اى یار من در گرفتاری و اى سرور من در نعمتم اى معبود من و معبود ابراهیم
وَاِسْماعیلَ وَاِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ، یا رَبَّ کهیعص، وَ یس وَ الْقُرْآنِ
و اسماعیل و اسحاق و یعقوب اى پروردگار کهیعص و یس و قرآن
الْحَکیمِ، اَسْئَلُکَ یا اَحْسَنَ مَنْ سُئِلَ، وَ یا خَیْرَ مَنْ دُعِىَ، وَ یا اَجْوَدَ مَنْ
الحکیم از تو خواهش دارم اى بهترین کسى که خواهش شود و بهترین کسى که خوانده شود و بخشنده تر
اَعْطى، وَ یا خَیْرَ مُرْتَجى، اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد.(1)
عطا بخش و بهترین امیدگاه از تو خواهم که رحمت فرستى بر محمّد و آل محمد.(2)
التماس دعا برا فرج مولا
بسم الله الرحمن الرحیم
هجده خرمایی که واقعی شد
همانطور که پای پیاده، کوچههای بصره را در هوای گرم زیر پا میگذاشت، اضطرابی وجودش را میفشرد. با نیاز مبرمی به دیدن دوباره آن خانه، سرعتش را تند کرد. مدتی بود که سعی میکرد خوابش را فراموش کند، اما هر دفعه دوباره به ذهنش هجوم آورده بود.
چند هفته پیش آن خواب عجیب را دید. مردی در خواب به او گفت: رسول الله(صلی الله علیه و آله) به بصره آمده و در خانهای اقامت کرده است. هنوز هم وقتی چشمانش را میبست و به خوابش فکر میکرد به نظرش میرسید که گرمای مبهمی را در وجودش احساس میکند. همان گرمایی که در خواب موقع دویدن داشت، وقتی برای دیدن رسول الله میرفت. بعد توی کوچهای پهن ایستاد. وارد دومین خانه در سمت چپ کوچه شد. همان خانهای که پنجرههایش درست رو به شرق باز میشد. رسول الله را دید که با یارانش نشسته بود و طبقی از خرما جلوی آنها روی زمین بود. رسول الله مقداری خرما برداشت و به ابن علوان داد. ابن علوان آنها را شمرد. هجده خرما بود.
درمان امراض جسمي با نسخه ي الهي امام رئوف ، علي بن موسي الرضا ( ع ) :
1- هر كس را مرضي سخت و صعب العلاج باشد ، اسم حسناي الهي « يا واحد » را هر روز هزار و يك بار بگويد و ورد زبانش گرداند از آن مرض شفا پيدا خواهد كرد .
2- اگر كسي از دوران بچگي در هر شب سوره قل اعوذ برب الناس و سوره قل اعوذ برب الفلق را سه مرتبه و سوره قل هو الله احد را يكصد مرتبه و اگر نتوانست پنجاه مرتبه بخواند پروردگار عالم او را از مرض دل درد دور مي كند و به اين كار تا سر پيري مداوت داشته باشد . (1)
3- هر كسي آيت الكرسي را در وقت خواب بخواند از درد فلج شدن نترسد و فلج نخواهد شد ان شاءالله . (2)
4- هر كس روز جمعه بعد از نماز صبح هفتاد مرتبه بگويد يا فتاح و دست بر سينه خود فرود آورد زنگ غفلت از دل او برود و به هر كس روي بياورد كارش پيش مي رود . (3)
5- هر كس را نفس اماره باشد بايد كه وقت خواب دست بر سينه بگذارد و يكصد بار « يا مميت » را بگويد و هم چنان بگويد تا خواب رود حق تعالي نفس او را مطيع او گرداند و از دست شهوتش رهايي مي يابد . (4)
پي نوشتها :
1- اصول كافي ج 4 ، ص 430 حديث 17
2- اصول كافي ج 4 ، ص 427 ، حديث 8
3- خواص الايات ، ص 59
4- اصول كافي ، ج 4 ، ص 433 كتاب فضل القرآن
منبع: كتاب شفا و درمان در قرآن
اما آن حضرت از چه چیزی خرسند بودند که به این نام شهره شدند؟ به گزارش توفان به نقل از بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) نام اصلی امام هشتم «علی» است و لقب یا نام معروفش رضاست، بهطوری که از روایات فهمیده میشود، علت نامگذاری رضا بر آن حضرت از چند جهت است: ۱٫ آن حضرت مورد رضا و پسند خداوند در آسمان، و رسول خدا(ص) و امامان در زمین بود. (بحار الانوار، ج۴۹، ص۴) ۲٫ مخالف و موافق شیعه و سنی او را پسندیدند و آن حضرت مورد رضا و پسند همه بود. ۳٫ آن حضرت راضی به رضای پروردگار بود و این خصلت ارزشمند را که مقامیبالاتر از مقام صبر نیست، بهطور کامل داشت. (انوار البهیّه، ص ۱۴).
به گزارش شفقنا ،جالب اینکه به دلیل رابطه میان مأمون و امام رضا(ع) و قبول ولایتعهدی از سوی ایشان، این سوال در زمان حیات حضرت و چندی پس از آن نیز مطرح شده است و برخی دلیل آن را رضایتمندی امام از پذیرش ولایتعهدی عنوان میکردند!در روایات آمده شخصی از فرزند امام رضا (امام جواد) علت این نامگذاری پدر را جویا میشود. حضرت جواد(ع) ضمن رد هرگونه رضایت پدر بزرگوارش از پذیرش ولایتعهدی، به صراحت میفرماید: دروغ گفتند و به گناه اندر افتادند! چنین نیست، بلکه خداوند تبارک و تعالی او را «رضا» نام داده است؛ زیرا او در آسمان خدا از او راضی بود و در زمین خدا از پیامبر و امامان پس از او رضایت داشت.
آن شخص از امام میپرسد: مگر همه نیاکان چنین نبودند که خدای عزوجل و پیامبرش از او راضی باشند، پس چرا در این میان، تنها پدر شما را رضا نامیدند؟امام جواد(ع) در پاسخ فرمود: چون همان گونه که همسویان و دوستانش از او خرسند بودند، دشمنان و مخالفانش هم از وی رضایت داشتند؛ و این وضعیت برای هیچ یک از نیاکان ایشان رخ نداده بود؛ از همین رو تنها او را «رضا» نامیدهاند.در روایت دیگری هم آمده است که حضرت موسیبن جعفر(ع) هر گاه فرزندش علیبن موسی را خطاب میکرد، او را با کنیه «ابوالحسن» فرا میخواند، و هنگامیکه میخواست فرزندش را نزد او آورند یا درباره او سخن میگفت، وی را با لقب «رضا» نام میبرد. این در حالی است که آن زمان، هنوز نه از حکومت مأمون خبری بود و نه از ولیعهد شدن امام رضا(ع)
چهارشنبه ۱۹ مهرماه مصادف است با روز زیارتی مخصوص آقا امام رضا (ع) هست. میدونم شاید خیلی از شماها نتونین مثل بنده به زیارت ایشون برید اما چندان لازم نیست ناراحت باشین. کافیه زیارت خاصه حضرت رو بخونین . ثواب زیارت آقا رو داره. التماس دعا
فـــرداى قیامـتــــ خبــر از در بــه درى نسیـت
امـروز اگـر بــى سـر و سـامـان تـو باشـم...
ميقات الرضا به بقاي متبركي كه كمتر از پنج كيلومتر با جاده ي اصلي مشهد الرضا فاصله دارند اطلاق مي گردد؛ اين بقاي متبرك همواره ميزبان خيل عظيم عاشقان و ارادتمندان به خاندان عصمت و طهارت و منتصبين به آن بزرگواران بوده است.
با توجه به توصيه هاي اكيد مراجع عظام تقليد بر زيارت اين بزرگواران و اقدامات موثري كه در اين سالهاي اخير براي معرفي هر چه بهتر اين بقاي متبرك صورت گرفته است بر خيل زائران آنها افزوده شده است.
در واقع زائران امام رضا (ع) با زيارت اين بقاي متبرك در راه مشهد خود را آماده زيارت سلطان علي بن موسي الرضا (ع) مي نمايند.
در سراسر اين بقاي متبرك ردپاي زائران نمايان مي باشدو خاك پاي اين عزيزان در تمامي بقاع متبركي كه در جاده ي مشهد الرضا، نگين ايران وجود دارد پديدار مي باشد.
آري گويا تقدير اين مي باشد كه براي كسب معرفت امام رضا (ع) ابتدا بايد به معرفت اين امام زادگان متبرك دست يافت و از جاده ي اين بزرگواران به جاده ي اصلي ولايت انيس النفوس رسيد.
تدفین امام رضا
به قدرت و اراده الهی امام جواد (علیه السلام) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان، بدن مطهر ایشان را غسل داده و بر آن نماز گذاردند و پیکر پاک ایشان با مشایعت بسیاری از شیعیان و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گردید و قرنهاست که مزار این امام بزرگوار مایه برکت و مباهات ایرانیان است.
بخشش و کرامت امام رضا علیه السلام
امام رضا عليهالسلام مى فرمايد:
هفت چيز بدون هفت چيز ديگر، مسخره است :
1- هر كس با زباناستغفار كند ولى در قلب استغفار نكند، خود را مسخره كردهاست
2- هر كس از خداتوفيق بخواهد و كوشش ننمايد، خود را مسخره كردهاست
3- هر كس هوشيارى و احتياط درزندگى بطلبد ولى بى مبالاتى كند، خود را مسخره نمودهاست
4- هر كس از خدا بهشتبخواهد و بر مشكلات عبادت صبر نكند، خود را مسخره كرده است
5- هر كس از آتش جهنمبه خدا پناه برد ولى خواسته هاى نا مشروع دنيا را ترك ننمايد، خود را مسخره نموده است
6- و هر كس به ياد خدا باشد ولى سرعت براى ديدارش نگيرد خود را مسخره كردهاست (1)
( در بحارالانوار هفتمين مورد ذكر نشده است)
پي نوشتها:
1- ب : ج 78، ص 356
منبع: كتاب داستانهاى بحارالانوار جلد 5
السلام عليك يا امام الرئوف يا علي ابن موسي الرضا
راستش را بخواهيد چند روزي بود كه مي خواستم يه پست براي شهادت امام رضا (ع) در وبلاگ بزنم اما قسمت نمي شد، امروز هم خيلي دنبال يك پست مناسب اين ايام گشتم تا قرار بدهم اما چيزي پيدا نكردم تا اينكه در سايت رجانيوز فيلم تعویض ضریح مضجع شریف علی بن موسی الرضا علیه آلاف و التهیة و الثنا را ديدم گفتم چي از اين بهتر، براي همين اين پست را آماده كردم تا تقديم شما دوستداران آن امام همام نمايم.
صفوان بن يحيي ميگويد که به ابيالحسن الرضا عليهالسلام نوشتم که بعضي از پيروان شما از بطن العقيق محرم ميشوند و در آنجا آب و منزلي نيست و شرايط براي آنها سخت است و ياران و شترانشان عجله دارند. پانزده ميل آن طرف بطن العقيق منزلي است که در آن آب هست و همه در آنجا فرود ميآيند. پس آيا شما فکر ميکنيد آنها مجازند که براي ارفاق به ايشان و راحتيشان، در محل آب محرم شوند؟
حضرت نوشت: «مسلما پيامبر خدا صلي الله عليه و آله زمان و مکان را براي مردم خود و مردمي که از جاي ديگر ميآيند تعيين کرده است، و کسي که مريض است اجازه دارد اين کار را انجام دهد. بنابراين نبايد از ميقات تجاوز کنيد مگر آنهايي که مريض هستند.»
همهي آنهايي که از ميقات معين عبور ميکنند و قصد مکه دارند واجب است که محرم شوند همان گونه که بر اين روايات و غير آن دلالت دارد.
منبع: كتاب پژوهشي دقيق در زندگاني امام علي بن موسي الرضا (ع)
مولانا محمد معصوم يزدى ساكن مشهد مقدس كه يكى از صلحاى ارض اقدس رضوى بود نقلنمود.
من مبتلا به تب نوبه شدم و هرچند مداوا كردم بهبودى حاصل نشد تا روزى درعالم خواب شخصى نورانى با شمائل روحانى بمن فرمود چرا از آنچه در فلان حجره و درصندوقچه مى باشد بر بدن خود نمى مالى چون از خواب بيدار شدم از شدت مرض خواب خود رافراموش كرده و از بسيارى درد و حرارت تب ناله مى كردم .
ناگاه مادرم در آنوقتآمد و چون مرا باَّن شدت مرض ديد كه ناله مى كنم گفت اى فرزند از لطف الهى نااميدمباش و تو چرا در اين مدت مرض از غبار ضريح مطهر حضرت رضا (ع ) بر بدن خود نماليدهاى .
گفتم اى مادر آن غبار شريف كجاست و چرا نمى آورى تا من از اين سختى و شدتمرض خلاص شوم .
مادرم فوراً رفت و صندوقچه اى آورد و باز كرد و قدرى غبار ضريح مطهربيرون آورد و بمن داد پس من گرفتم و بر سر و رو و سينه خود ماليدم و بخواب رفتم وچون پس از ساعتى بيدار شدم
عرق بسيارى كرده بودم و خود را سبك يافتم و ملتفت شدم كهببركت آن غبار مطهر شفا يافته ام پس برخاستم و همان وقت بزيارت آن بزرگوار مشرف شدمو شكر الهى را بجاى آوردم . و نيز گفته است .
وقتى چشمم بنحوى شد كه هيچ جائى وچيزى را نمى ديدم و هرقدر معالجه نمودم فائده اى حاصل نشد و از علاج مايوس شدم تاشبى در عالم خواب ديدم بزيارت حضرت رضا (ع ) مشرف شده ام لكن ضريح مبارك نبود و قبرشريف آشكار بود و ديدم خاك بسيارى روى قبر مبارك است در همان عالم خواب بخاطرم رسيدكه خوب است قدرى از اين ترتب پاك بقصد تبرك بردارم و برچشم خود بكشم .
پيش رفتمقدرى خاك بردارم ناگاه گوينده اى گفت اى بى ادب مابين ضريح و قبر مبارك حريم است تااين ندا را شنيدم دور شدم و با ادب نشستم لكن يكدست خود را بر زمين بنهاده و خم شدمو با دست ديگر قدرى خاك برداشتم و بهر دو چشم خود كشيدم و چون بيدار شدم در اندكوقتى بهبودى حاصل گرديد و حال قريب يك سال كه ديگر بدرد چشم مبتلا نشده ام(۱)
خاك رهش ز بهر مريضان بودشفا |
هر دردى بى علاج ز لطفش شوددوا |
پی نوشتها:
1- روضات الزاهرات
منبع: کتاب كرامات الرضويه (ع(
آی کبوتر
آی کبوتر که دلت ز غم رهاست
آشیونت حرم امام رضا ست
عمریه همسایه ی آقا شدی
پا به پای زائر هم پا شدی
از تو چشمات میخونم که غم داره
انگاری دلت یه چیزی کم داره
بالای پنجره فولاد می شینی
زائرا رو دسته دسته می بینی
اون یکی مریض داره شفا میخواد
اون یکی برات کربلا می خواد
می شینی کنار گنبد طلا
مسیر نگات ولی به کربلا
عمریه پر کشیدم توی حرم
چی میشه منم به کربلا برم
آی کبوتر که دلت پر کشیده
دلت انگار خواب کربلا دیده
غم نخور امام رضا مهربونه
تو رو هم به آرزوت می رسونه
آی کبوتر حالا که مسافری
می خواهی پیش امام حسین بری
رسیدی به کربلا به شهر خون
سلام امام رضا رو برسون
اون جا از هیچی نداری واهمه
هوا تو داره امیر علقمه
کفترای کربلا تشنشونه
واسشون آب ببر از سقاخونه
آقاجون دلم هوایی شده باز
کربلایی نه رضایی شده باز
امام رضا طلبید و سه باری از شهر شیروان پیاده راهی مشهد شدم. بانی خیر این پیاده روی ها که یک زمانی از شهر خان ببین بود و الآن از شهر علی آبادکتول در استان گلستان هست حاج آقای باقری هستند. یه خاطره شیرینی رو به مناسبت ولادت حضرت رضا گفتم براتون بنویسم. البته خاطره زیاد بود که بعضی هاش درکش برای بعضی دوستان سخت و مشکل بود و من دربارش چیزی نمیگم.
هوا خیلی گرم بود. ماشین تدارکات چندساعتی می شد به بچه ها آب نرسونده بود و مارو گم کرده بود. هفت هشت نفری بودیم که از کاروان عقب افتاده بودیم. تو جمع ما یه پیرمردی بود به اسم مش رمضان که حسابی گرما زده شده بود. یک دفعه دیدم مش رمضان افتاد رو زمین و گفت دیگه نمیتونم. حالش خیلی بد بود. ما موندیم چیکار کنیم. سال 84 بود اون زمان موبایل خیلی کم بود و تو جمع ما کسی موبایل نداشت. تقریبا وسط یک بیابون بودیم. نه خونه ای نه مغازه ای و ... موندیم چیکار کنیم. بهش گفتیم مش رمضان چی میخوای؟ گفت یه تیکه یخ باشه تا خود مشهد راه میرم. گفتیم خدایا یخ از کجا بیاریم؟ یکدفعه دیدم یه ماشین اومد کنار ما وایساد. یه پلاستیک سیاه از شیشه عقب اومد بیرون و داد دست مش رمضان و ماشین حرکت کرد و رفت. پلاستیک رو باز کرد. توش یه بطری آب یخ زده بود. تا روز آخر پیاده روی مش رمضان اون بطری رو با خودش آورد....
پ,ن : شرمنده عکس از پیاده روی تابستون پیدا نکردم
تعداد صفحات : 2